loading...
زهل
تفرجگاه بازدید : 32 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

شاید فقط آنانی که خیانت همسر را لمس کرده‌اند بدانند که آمدن یک رقیب به زندگی زناشویی چه طعمی دارد

یک قلب برای چند نفر
روبه‌روی قاضی ایستاده است؛ قاطع و مصمم. وقتی یادش می‌آید که چطور بعد از 10 سال زندگی، مرد خانه‌اش او را از یاد برد و با کسی دیگر پیمان عشق بست سیل اشک امانش نمی‌دهد و بغض ول‌کُنش نمی‌شود. شب‌های اول کمی دیر به خانه می‌آمد، هر شب نیم ساعت دیرتر از شب قبل اما وقتی او مثل همیشه اعتراض نکرد، دیر آمدن‌ها بیشتر شد، آنقدر بیشتر که روز هم نمی‌آمد. دلش نمی‌خواست هیچ فکر بدی بکند، ولی مجبور بود به ندای باطنش جواب دهد؛ او بوی یک رقیب را خوب حس می‌کرد.


آن روز صبح زود که سایه به سایه شوهرش از خانه بیرون آمد و چند کوچه تنگ و پیچ‌درپیچ را بی‌صدا دوید، آن روز که در گرگ و میش صبح پشت سر مرد زندگی‌اش روبه‌روی یک خانه ایستاد و صدای نازک یک زن را شنید، آن ثانیه‌های تلخی که با چشم‌هایش مرد مورد علاقه‌اش را بدرقه کرد و گریه امانش نداد هرگز از یادش نمی‌رود. او از همسرش هیچ چیز نمی‌خواست، مگر یک قلب مهربان که سند شش دانگ منگوله‌دارش فقط به اسم او باشد. اما او این را از او دریغ کرد و حالا زن مقابل قاضی ایستاده است و تنها یک چیز می‌خواهد: «طلاق.»

شاید فقط آنانی که خیانت همسر را لمس کرده‌اند بدانند که آمدن یک رقیب به زندگی زناشویی چه طعمی دارد.

وقتی دو نفر پیمان عشق می‌بندند و قسم می‌خورند که روحشان یکی شود ولی در میانه راه یکی پیمان فراموش می‌کند و با پشت پا زدن به همه قول و قرارها راهش را از همسرش جدا می‌کند، طوفانی عاطفی شروع می‌شود که نتیجه‌اش جز فروپاشی بنیان زندگی نیست.

بی‌وفایی، زن و مرد نمی‌شناسد و آن کس که بی‌اعتقادتر به محبت است در بی‌وفایی پیشی می‌گیرد و قلبش را که قرار بود فقط برای یک نفر باشد به همه مشتریان عرضه می‌کند.

اگر همسر خیانتکار، موذیانه رفتار کند و طرف مقابلش نیز به خاطر اعتماد زیاد از خیانتش بویی نبرد، تا مدت‌ها می‌توان رابطه خائنانه را ادامه داد ولی اگر در میانه راه دست‌ها رو شود، اتفاقاتی گاه سخت‌تر از تقاضای طلاق و از هم‌پاشیده شدن خانواده رخ می‌دهد یعنی همان اتفاقاتی که در زندگی علی‌اکبر، شیرین و روح‌الله افتاد.

اسفندماه چند سال پیش یکی از اهالی محله پیشاهنگی کرج با مرکز فوریت‌های پلیس تماس گرفت و از کشف جسد مردی جوان مقابل منزل همسایه‌اش خبر داد. کارآگاهان که بلافاصله در صحنه حاضر شده بودند و احتمال می‌دادند خانواده صاحبخانه با مقتول آشنایی داشته باشند، به تحقیق از آنها پرداختند که معلوم شد مرد صاحبخانه به طرز مرموزی ناپدید شده و همسر و فرزند وی در خانه تنها هستند.

کارآگاهان به زن مشکوک بودند. برای همین از او بازجویی کردند تا سرانجام بگوید که چطور از چندی قبل با امیر آشنا شده و شوهرش علی‌اکبر نیز از ماجرا خبردار شده است. به دنبال این اعترافات جستجو برای یافتن علی‌اکبر نیز آغاز شد تا پس از دستگیری توسط پلیس او هم توضیح دهد که چطور وقتی متوجه ارتباط پنهانی همسرش با مقتول شده، عنان از کف داده و با ضربه‌های چاقو او را از پای درآورده است.

روح‌الله اما شوهری بود که در ماجرای خیانت همسرش به دست ابراهیم رقیب عشقی‌اش کشته شد. ماموران با بررسی این پرونده قتل متوجه شدند که شب حادثه پس از این‌که روح‌الله به محل کارش رفت زن، ابراهیم را به خانه‌اش دعوت کرد اما ناگهان شوهر وارد خانه شد و ابراهیم خود را مخفی کرد. وقتی مقتول برای استراحت به اتاق رفت، ابراهیم نه‌تنها خانه را ترک نکرد، بلکه در زیرپله مخفی شد و به همراه فاطمه قلیان کشید تا این‌که روح‌الله حضور مرد غریبه را فهمید و با او درگیر شد.

اما ابراهیم و فاطمه مقابل او ایستادند و با وارد کردن ضربات گوشتکوب و چاقو و فشار برگردن مقتول او را به قتل رساندند و جسدش را در پارک به آتش کشیدند.

خلا عاطفی و سایه سنگین سوم شخص
البته شاید پرونده تمام خیانت‌ها در زندگی مشترک به قتل منتهی نشود ولی بی‌گمان در تمامی آنها اتفاقات تلخی می‌افتد که عشق را به نفرت و گرمی محبت را به سردی انتقام تبدیل می‌کند.
دکتر مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری در این‌باره به جام‌جم می‌گوید: بروز خیانت در زندگی زناشویی هیچ مشابهتی با این فرآیند در روابط اجتماعی ندارد. در روابط اجتماعی به خاطر پایین آمدن سطح اعتماد ممکن است حوادثی روی دهد که منجر به این ناهنجاری شود به طوری که داد و ستد، روابط دوستی، روابط شغلی و... از جمله روابطی هستند که در معرض خیانت قرار می‌گیرند. اما در روابط زناشویی مصادیق بارز خیانت از یک نگاه شروع می‌شود و ممکن است هر زوج خیانت را به نوعی از رفتار ربط بدهند.

او توضیح می‌دهد: حرف زدن بسیار صمیمانه با یک زن یا مرد بیگانه، گرم گرفتن یا درخواست برای موضوع یا موردی از سوی زن یا شوهر می‌‌تواند در این بحث بگنجد، اما به طور کلی در فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ما خیانت در روابط زناشویی یعنی خروج از چارچوب‌های اخلاقی و موازین ارزشی به نحوی که فرد مرتکب چه زن و چه مرد هم از نظر عقیدتی مرتکب تخلف شده و هم از نظر عاطفی ممکن است دیگر قابل اعتماد نباشد.

ابهری با واکاوی ریشه خیانت در زندگی مشترک می‌گوید:
در ریشه‌یابی بروز این مشکل می‌‌توان گفت کمبودهای زندگی زناشویی احتمال بروز آن را بیشتر می‌کند یعنی چه از نظر روابط جنسی و چه از نظر ارتباطات عاطفی کلامی وقتی زن یا شوهر احساس خلا می‌کند و باور دارد که همسرش نمی‌تواند آن خلا را پر کند، به بیراهه کشیده می‌شود.

در این میان نقش شخص ثالث از نظر وسوسه و پافشاری در برقراری ارتباط نباید از نظر دور داشته شود، چون مرد یا زن درست در زمانی که به دنبال محبت می‌گردند، کسی سر راه سبز می‌شود و درست از همان نقطه ضعف شروع می‌کند. بنابراین دسیسه‌های شیطانی او به ثمر می‌نشیند و رابطه برقرار می‌شود.

این آسیب‌شناس ادامه می‌دهد: از نگاه آسیب‌شناسی رفتاری، زن و شوهر اولین کسانی هستند که متوجه انحراف و خیانت زوج می‌شوند، ولی در پاره‌ای از اوقات این پدیده ناخواسته وارد زندگی زناشویی می‌شود یعنی فرد اصلا باور نمی‌کند مرتکب چنین عملی شود و فقط به خاطر احساس وابستگی به برقراری ارتباط، آن رابطه را ادامه می‌دهد.

وفاداری ارزشی است که می‌تواند مانع خیانت شود اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است اما زشت‌ترین حالت خیانت وقتی است که فرد سوم با قصد گسستن روابط عاطفی زوجین وارد عمل می‌شود و حتی برای از میان برداشتن مانع وجود زن یا شوهر با همدستی همسر خیانتکار دست به خون نیز آلوده می‌کند. درواقع در این شرایط بحث رقابت نیست، بلکه موضوع خیانت و از میان برداشتن یک انسان است.

این متخصص علوم رفتاری این گونه خیانت‌ها را ناشی از هوس‌های شیطانی می‌داند و می‌گوید:
در مقابل این عده زن‌ها و مردهایی هستند که به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی حتی به اندازه یک نگاه حاضر به وارد کردن لطمه به روابط خود نیستند و با وجود همه کمبودها و مشکلات پاکدامنی و صداقت خود را حفظ می‌کنند و در نهایت از راه‌های قانونی و شرعی به رابطه خود خاتمه می‌دهند و پس از آن به فکر تشکیل زندگی دیگری می‌افتند.

او روی آوردن افراد به خیانت به همسر را ناشی از عوامل متعددی می‌داند و توضیح می‌دهد: اصل خیانت در روابط عاطفی و رفتاری به تربیت اول خانواده، باورها، آداب، رسوم و فرهنگ خانوادگی، شرایط گذران دوران قبل از ازدواج و درجه خلوص و ایمان برمی‌گردد یعنی وقتی دختر یا پسری در خانواده خود خیانت والدین را تجربه می‌کند و آن را در روابط دوستی پیش از ازدواج هم آزمایش می‌کند، ممکن است در زندگی مشترک نیز به همان راه کشیده شود.

واکسن ضدخیانت
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: با توجه به مطالعات انجام شده در مورد مردان و زنانی که در زندگی زناشویی مرتکب این‌گونه خطاها می‌شوند، درجه ایمان و باورهای عقیدتی به عنوان واکسن ضدخیانت به عنوان اولین عامل شناخته می‌شود به طوری که اگر این باورها در فرد کمرنگ باشد، میزان تسلطش بر زندگی و کنترل روابطش در بیرون از خانه ضعیف می‌شود.
ابهری به برخی از توجیهات رایج نظیر این‌که همسرم نامرتب و سهل‌انگار بود اشاره می‌کند و می‌گوید: برخی از گفته‌های همسرانی که به خیانت روی آورده‌اند درست است، یعنی نماد رفتاری بعضی از زوجین در خانه می‌تواند منجر به پایه‌ریزی انحرافات رفتاری شود. مثلا مردی که با ظاهری نامرتب و بدون توجه به سلیقه و علاقه همسرش هر چه خود می‌خواهد انجام می‌دهد یا بانوانی که در خانه وضعی نامرتب و آشفته دارند روابط عاطفی‌شان دچار تزلزل شود.

البته نباید فراموش کرد که در پاره‌ای از اوقات بعضی از همسران خیانت را به عنوان ابزار انتقام انتخاب می‌کنند یعنی وقتی متوجه انحراف رفتاری همسر خود می‌شوند با این‌که قصد این کار را ندارند، براساس تصمیمات شتاب‌زده و غیرمنطقی و با هدف انتقام‌گیری مرتکب خیانت می‌شوند.

بی‌توجهی به وفاداری
دکتر علی انتظاری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، این موضوع را از زاویه دیگری بررسی می‌کند. او به «جام‌جم» می‌گوید: ارزشی که می‌تواند مانع خیانت شود، وفاداری است. یعنی افراد باید باور داشته باشند پیمانی بسته‌اند و نباید از آن تخطی کنند. اما این ارزش در جامعه ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است و کسی روی آن تاکید ندارد، درواقع در جامعه ما به خاطر تفکیک نشدن فرهنگ و شرع، این ذهنیت در مردان ایجاد شده که ازدواج موقت یا مجدد یک امکان شرعی است، یعنی آنها فکر می‌کنند شرع فرصتی را برای خیانت مهیا کرده و آن را تایید می‌کند. این درست مثل این است که قانون به ما اجازه بدهد تا انتهای یک جاده برویم، ولی آیا واقعا لزومی دارد که همه افراد تا آخر جاده بروند؟

او با بیان این مقدمه عوامل دخیل در بروز خیانت را برمی‌شمرد و می‌گوید: تداخل مرزهای فرهنگ و شرع از علل اصلی خیانت مردان است، ولی تلافی کردن یا وجود توهم خیانت از مهمترین دلایل خیانت زنان محسوب می‌شود. این در حالی است که خیانت زن می‌تواند از انجام ندادن وظیفه مردان ناشی شود. مثلا مردی که به خاطر فشار اقتصادی بیشتر به کسب درآمد توجه دارد و محبت کردن به همسر و تامین نیازهای عاطفی او را از یاد می‌برد، باعث ایجاد خلا در خانواده می‌شود که می‌تواند زمینه بروز خیانت را فراهم کند.

انتظاری در ادامه به بروز خیانت تحت تاثیر جهانی شدن اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: جهانی شدن در واقع به معنی غربی‌شدن است و فرهنگ غرب، لذت‌گرایی، ظاهرگرایی و زندگی دنیوی را ترویج می‌کند.

پس در چنین جامعه‌ای افراد لذت‌های مادی را بر لذت‌های معنوی ترجیح می‌دهند. همان طور که می‌بینیم زنان و مردان ما همواره تلاش می‌کنند تا با شیوه‌های مختلف خود را زیبا کنند. این در حالی است که گرایش‌های التذاذی به جای گرایش‌های معنوی روحانی در مردان، مزید بر علت شده و وفاداری را کمرنگ می‌کند و فرد را به جایی می‌رساند که براحتی تن به ارتباط با افرادی غیر از همسرش بدهد.

این استاد دانشگاه، تاخیر در سن ازدواج و مایل نبودن به ازدواج و علاقه به داشتن روابط آزادانه را از جمله عوامل زمینه‌ساز خیانت می‌داند و می‌گوید: این‌که برای افراد امکان ازدواج به موقع نباشد و ترس از نتیجه ازدواج هم وجود داشته باشد، باعث می‌شود فرد به ایجاد در رابطه با دیگران بپردازد و در عین حال امکان برقراری ارتباط برای افرادی که یک‌بار ازدواج کرده‌اند نیز فراهم شود. در این میان برخی دوست ندارند زیر بار مسوولیت زندگی مشترک بروند پس سعی می‌کنند خودشان را در اختیار کسانی که وضعیت مالی مناسبی دارند قرار دهند که این افراد هم کسانی نیستند جز افراد متاهلی که صاحب زن و فرزندند.

سلام محبت، خداحافظ خیانت
این جامعه‌شناس البته در کنار تمام این عوامل به نقش محبت در زندگی زناشویی تاکید ویژه‌ای دارد و می‌گوید: بعضی از افراد از سردی روابط با همسرشان ناراحتند به همین سبب احساس تعهد نسبت به او نمی‌کنند. بویژه در مردان اگر چه آنها افرادی تنوع‌طلب هستند، اما هرگز نمی‌خواهند زندگی‌شان صدمه ببیند. پس اگر زن بتواند حس تعلق و تعهد به خانواده و این‌که مرد، زن و بچه‌هایش را دوست داشته باشد را تقویت کند به واسطه تقویت روابط عاطفی احتمال بروز خیانت کم می‌شود.

منبع: جام جم آنلاین


تفرجگاه بازدید : 37 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

نجات از خود ارضايي

  نجات از عادت زشت خود ارضايي

يكي از مشكلات و انحرافات بزرگي كه دامن گير بسياري از جوانان شده است، عادت بسيار ناپسند خودارضايي است. خوب الان نمي خواهيم اين انحراف اخلاقي و عملي را ريشه يابي كنيم. محيط امروزي جامعه براي پاك بودن چندان مناسب نيست. از طرفي ازدواج جوانان با مشكلات زيادي مواجه است و از طرف ديگر جو فرهنگي جامعه چندان خوب نيست و عوامل تحريك كننده مانند بد حجابي، ماهواره، اينترنيت و مانند آن فراوان است و از جانب سوم سطح آگاهي جوانان در حدي نيست كه بتوانند با ابزار علم و آگاهي و درايت و عقلانيت قوي سالهاي قبل از ازدواج خود را به گونه اي مديريت كنند، كه دچار اين بيماري و عادت خطرناك نشوند. براي كنترل شهوت و مديريت غريزه جنسي و مبارزه با اين عادت ناپسند، بايد عرض كنيم كه تنها راه درمان واقعي آن ازدواج است. كمكي كه اكنون از دست ما بر مي آيد دادن يك سري اطلاعات در زمينه گناه بودن, آثار و عواقب اين عمل نا شايست و روش هاي کنترل و درمان است. اين خود شما هستيد كه باعزمي راسخ به مبارزه با اين انحراف جنسي خواهيد پرداخت. اميد واريم به زودي وسايل ازدواج شما فراهم گردد و شما از اين نظر خاطرتان آسوده شود.
خود ارضايي عنوان عامي است که بر مردان و زنان هر دو صادق است و به لحاظ ماهيت عمل, انحراف, حرمت و گناه بودن و آثار و عواقب, تفاوتي ميان مردان و زنان نيست, مگر اينکه به دلايل تفاوت فيزيولوژيکي ميان مردان و زنان و اينکه مني خاص مردان است و از زنان در حين ارگاسم رطوبتي خارج مي شود که در حکم مني است, ولي دقيقا مني نيست, نام آن در مردان استمنا, يعني طلب مني و در زنان استشها, به معني طلب شهوت است. در ادامه اطلاعات مفيدي در زمينه خود ارضايي تقديم مي شود که اميد است انشاءالله مورد استفاده قرار گيرد.

روش ترك اين عادت زشت:
همانگونه كه عالمان اخلاقي مطرح نموده اند، هر روش درماني در اخلاق و خود سازي، مبتني بر طي كردن سه مرحله "علم، حال و عمل" است، ولي چون مرحله حالت ( پشيماني و ندامت ) به صورت انفعال در انسان پديد مي آيد و در حقيقت بازتاب آگاهي است ، اين مرحله به صورت يك روش مستقل مطرح نمي شود؛ بنابراين براي خارج شدن از اين مشكل ، دو روش درماني "شناختي و رفتاري" پيشنهاد مي شود. وظيفه ما دادن آگاهي و شناخت است و کاري که خود شما بايد انجام دهيد التزام عملي به دستورالعمل ها و به کار گيري دقيق روش هاي رفتاري اي است که در ذيل پاسخ ارائه مي شود.

 

نياز به آگاهي:

خود ارضايي يک انحراف عملي است و بايد با عمل و رفتار با آن مقابله کرد و راه درمان آن جز با رعايت دقيق دستورالعمل محقق نمي شود, ولي چون هر عملي نياز به دانش و اطلاعات خاص خود دارد, بنابراين راه کنترل و درمان اين بيماري و عادت زشت نيز بدون کسب آگاهي ميسر نيست . آگاهي, ازطريق مطالعه در آثار و اطلاعاتي كه در اين زمينه وجود دارد، بدست مي آيد.

زمينه هاي مطالعه عبارتند از:

1- اينكه اين عمل به لحاظ شرعي حرام و از نظر اخلاقي گناه محسوب مي شود و هر گناهي نور ايمان را تضعيف مي كند و باعث تاريكي و آلودگي روح انسان مي شود. نوري كه انسان بدان نياز فراوان دارد و در اثر فقدان آن، در قيامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.
2- مطالعه در پي آمد ها و عواقب سوء آن .
3- آشنايي با روش پيشگيري و درمان.
كسب آگاهي در موارد ياد شده باعث بيداري انسان مي شود و زمينه "توبه, پشيماني و کنترل آن" را در او فراهم مي آورد .



گناه خود ارضايي:

در اين زمينه گفتني است «استمنا» يا «خودارضايى» يكى از راه‏هاى انحرافى در ارضاى ميل جنسى است كه نسل جوان را در معرض آسيب‏هاى جدى قرار مى‏دهد. اين كار عادت بسيار زشت و زيان آوري است كه مي تواند استعداد و توانايي هاي فراوان يك جوان را به نابودي بكشاند و حال و آينده او را تباه كند. از اينكه متوجه زشتي اين عمل شده ايد خداي را شاكريم و در پاسخ گويي به سوال شما مطالبي را پيرامون معرفي ، حرمت و روش درمان آن بيان مي نماييم، اميد است با كمك الهي و استمداد از معصومين(ع) و اطلاعاتي كه در اين زمينه برايتان ارسال مي شود، در حفظ نفس و كنترل شهوت موفق باشيد.
استمنا و يا به عبارتي خود ارضايي، از نظر شرعي واخلاقي، حرام و گناه محسوب مي شود. اين عادت ناپسندي به لحاظ اخلاقي، بعد معنوي انسان را به سختي مي آزارد ، روح او را تاريك مي نمايد، آزادي معنوي انسان را سلب مي كند و در مسير خود سازي و كمال، آدمي را با چالش جدي مواجه مي كند. مطابق تحقيقات انجام شده توسط روانشناسان ،خود ارضايي نوعي اعتياد و بيماري زشتي است كه آثار و ضررهاي فراواني بر جسم و روان آدمي باقي مي گذارد.
كساني كه گرفتار اين عمل شنيع شده اند، آن را گريزگاهي فرعي و عاجل براي خارج شدن از فشار جنسي و پاسخي براي لذت طلبي خود تصور مي كنند، در صورتي كه اگرتوجه نمايند، بدين وسيله گرفتار آثار و تبعات زيان آوري مي شوند كه گاها قابل جبران نيست.
شهوت يكي از اموري است كه با طبيعت انسان در آميخته و در جاي خود از نعمت هاي خداوند است، ولي اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممكن است سرمايه هاي عظيم انساني را به خاكستر تبديل كند. اين نيرو به طور قطع نياز به ارضاع دارد، ولي با روشي كه با نظام طبيعت و شريعت سازگار باشد.
خداي متعال كه به حكمت بالغه اش اين غريزه را در نهاد انسان گزارده ، تا نسل انسان باقي بماند، از روي رحمت و هدايت خود راه هاي آسان و معقول كنترل و ارضاع آن را پيش پاي او قرار داده است و نسبت به بيراهه ها و انحراف از مسير درست نيز ، هشدارهاي لازم را به انسان داده است ،راههايي كه بايد با شناخت و عمل به آنها، سلامت جسم و جان خويش را پاس بداريم و از خطر و پي آمد كارهايي همچون خود ارضايي و مانند آن برهانيم.

كبيره بودن:

به طور قطع "خود ارضايي" يكي از "گناهان " است . در اين زمينه برخي از عالمان ديني و اخلاقي نسبت به كبيره بودن آن نيزتاكيد نموده اند. از ميان ايشان خصوصا مرحوم شهيد آيه الله دستغيب در كتاب خويش" گناهان كبيره" فصلي را گشوده و بر بزرگي آن تاكيد نموده است .
از نظر شرعي، ملاك كبيره بودن يك عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار مي باشد. در اين زمينه امام صادق (ع) و در ضمن روايتي از عذابي دردناك براي فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: سه دسته از مردمان اند كه خداي متعال در روز قيامت به ايشان نگاه رحمت نمي افكند، آنها را تذكيه نمي نمايد و عذابي دردناك براي ايشان فراهم نموده است ، كسي كه موي سپيد خود را مي كند ، كسي كه با خود نكاح (استمناء) مي نمايد و كسي كه مفعول واقع مي شود.
به فرض صغيره بودن گناه خود ارضايي در صورت عدم تكرار، ملاك ديگر كبيره بودن گناه، تكرار و به تعبير روايات اصرار بر آن است ، به همين دليل چون به طور معمول، خود ارضايي، در افرادي كه به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتياد در مي آيد ، تبدبل به گناه كبيره مي شود.
البته حرمت و بزرگي گناه خود ارضايي در حد گناهاني همچون زنا و لواط نيست، ولي در عين حال شرايط آن به گونه اي است كه مي توان گفت: ضررهاي بدني و رواني آن از اين دو معصيت بيشر است ؛ زيرا موقعيت براي آنها هميشه مهيا نيست، ولي موقعيت براي خود ارضايي و عادت به آن هميشه مهيا مي باشد.



آسيب شناسي خود ارضايي:

آسيب‏هاى ناشى از خودارضايى به گونه‏هاى مختلفى تقسيم‏پذير است كه به اختصار به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

۱. آسيب‏هاى جسمانى‏

يكى از روش‏هاى شناخت پيشرفت بيمارى‏ها در پزشكى، مرحله‏بندى علايم بيمارى است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايى، سه مرحله بيان شده است:
1. مرحله مشكل ساز .
در افرادى كه مدتى است گرفتار خودارضايى شده اند، زودرس ترين عوارض ناشى‏از خودارضايى عبارت است از:
الف. خستگى و كوفتگى .
ب. عدم تمركز حواس .
ج. ضعف حافظه .
د. استرس و اضطراب .
2. مرحله گرفتارى شديد .
بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاى وى يا مدت آن بيش از مرحله اول است و در نتيجه عوارض شديدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و كوفتگى .
ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقى .
ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجى .
د. كمردرد .
ه. نازك شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بى‏خوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه .
3. مرحله گرفتارى بسيار شديد يا حالت اعتياد .
الف. خستگى و كوفتگى .
ب. ريزش شديد موها .
ج. تارشدن ديد چشم‏ها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه .

نحوه پيدايش عوارض‏

در دانش پزشكى، روند پيدايش علايم يك بيمارى و چگونگى بروز عوارض و نشانه‏هاى كلينيكى، در شناخت هر چه بيشتر يك بيمارى بسيار مهم است و مى‏تواند پزشك را در تشخيص و درمان بهتر بيمارى و مريض را در پيشگيرى كمك كند. به اين دليل مناسب است درباره نحوه پيدايش برخى از عوارض خود ارضايى كه در به آن اشاره شد بيشتر به آن توضيح داده شود تا خواننده عزيز با روند پيدايش اين عوارض، يا به اصطلاح پاتوفيزيولوژى آن آشنا شود.
1. خستگى و كوفتگى: انقباض شديد و يك مرتبه تمام عضلات بدن در جريان انزال (ارگاسم يا اوج لذت جنسى)، باعث مصرف سريع مواد غذايى ذخيره شده در عضلات و به طور عمده كاهش گليكوژن (ماده اصلى لازم براى توليد انرژى عضلانى) مى‏شود. خستگى عضلانى تقريبا با سرعت تهى شدن عضلات از گليكوژن رابطه مستقيم دارد و هرچه اين سرعت بيشتر باشد، خستگى بيشتر است‏فيزيولوژى گايتون، ترجمه دكتر فرخ شادان، تجديد نظر هفتم، 1986 (تهران: چهر، 1365)، ج 1، ص 313.. در خودارضايى، به علت انقباض‏هاى مكرر عضلات بدن، ذخاير گليكوژن عضلات به سرعت تمام مى‏شود و خستگى و كوفتگى هميشه از عوارض بديهى آن است.
2. ريزش مو: خودارضايى به تدريج با تغييرات هورمونى و شيميايى كه در بدن ايجاد مى‏كند، باعث افزايش هورمون جنسى مردانه؛ يعنى، تستوسترون به دى هيدرو تستوسترون مى‏شود كه از عواقب بالا بودن ماده DHTدر خون، ريزش موها و تاسى و بزرگ شدن پروستات و عوارض ناشى از آن در پيرى است.
3. خود ارضايى مكرر باعث تحريك بيش از حد سيستم عصبى پاراسمپاتيك و افزايش تخليه اَسِتيل كولين از انتهاى اين رشته ها در مغز مى‏گردد كه اين خود باعث پاره‏اى از عوارض جسمانى و روانى، چون حواس‏پرتى ، كمى حافظه ، عدم تمركز حواس، سياهى رفتن چشم و در نهايت تارى ديد مى‏شود. تمام اين علامت‏ها ناشى از تغيير تعادل ميزان مواد شيميايى موجود در مغز است كه بين سلول‏هاى عصبى رد و بدل مى‏شود و انتقال پيام‏هاى مختلف را بر عهده دارد.
4. برخى نيز بر اين عقيده‏اند كه علت بروز اختلالات مغزى (مانند حواس پرتى، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشى از ظرفيت عظيمى از انرژى بدن است كه در هر بار انزال، تخليه شده و هدر مى‏رود؛ زيرا مايع منى حاوى مقدار بسيار زيادى DNA(هسته 400-300، اسپرمى كه در هر انزال خارج مى‏شود)، RNA آنزيم‏ها، پروتئين‏ها، مواد قندى، لسيتين ، كلسيم، فسفر، نمك‏هاى بيولوژيك، تستوسترون و... است. اين ذخاير عظيم انرژى - كه بايد در بدن براى رشد و تقويت بخش‏هاى مختلف مورد استفاده قرار گيرد - بيهوده و به طور مكرر از بدن خارج مى‏شود و هر كدام عوارضى را به دنبال مى‏آورند.
براى مثال از آنجا كه سلول‏هاى خونى و پلاكت‏ها در مغز استخوان‏ها توليد مى‏شود و به تكامل نهايى مى‏رسد و براى توليد آنها نيز انرژى بسيار زيادى مورد نياز است؛ در افراد گرفتار خودارضايى، تكامل مغز استخوان و در نتيجه توليد سلول‏هاى خونى با مشكل مواجه شده و منشأ كم خونى، ضعف و خستگى در اين افراد است. نيز دفع فسفر و ليستين بيش از حد از طريق انزال‏هاى مكرر، باعث كاهش ذخاير اين مواد مى‏شود كه مواد حياتى براى سلامتى سلول‏هاى عصبى هستند و در نتيجه اختلال عملكرد سيستم عصبى، مانند حواس پرتى، عدم تمركز حواس و... بروز خواهد كرد.



۲. آسيب‏هاى روحى و روانى‏

ضعف حافظه و حواس‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گيرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضايى است. شرح پاره‏اى از اين موارد در مباحث گذشته روشن شد.

۳. آسيب‏هاى اجتماعى‏

ناسازگارى خانوادگى، بى‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك‏جهت آگاهى بيشتر نگا: قائمى، على، خانواده و مسائل جنسى كودكان، (تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهورى اسلامى ايران، چاپ دهم، 1376)..



۵. آسيب‏هاى معنوى و اخروى

هيچ يك از آسيب‏هاى پيش گفته، به اهميت آسيب‏هاى معنوى نيست؛ زيرا آسيب‏هاى معنوى، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمى را تباه مى‏سازد. خودارضايى از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مى‏نهد: «كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»؛ مطففين (83)، آيه 24.؛ «چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دل‏هاى آنان را زنگار زده است».
زنگ يا زنگار در اشياى مادى، همان چيزى است كه روى فلزات و اشياى قيمتى مى‏نشيند و معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتنِ شفافيت و درخشندگى آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است.
علامه طباطبايى در تفسير الميزان‏طباطبايى، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى، (تلخيص)، (قم: دفتر انتشارات اسلامى، بى‏چا، بى‏تا)، ج 20، ص 385. مى‏فرمايد: از آيه شريفه سه نكته استفاده مى‏شود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مى‏دهند؛
2. اين نقش و صورت خاص، مانع آن است كه نفس آدمى حق و حقيقت را درك كند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اوليه‏اش صفا و جلايى دارد كه با داشتن آن، حق را آن طور كه هست درك مى‏كند.
همچنين آسيب‏هاى معنوى جهان گذران را در مى‏نوردد و اگر اصلاح نگردد، حيات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مى‏دهد. از اين رو نصوص دينى نسبت به آن هشدارهاى لازم را داده‏اند. پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله وسلم در اين باره مى‏فرمايد: «ناكح الكف ملعون»؛رى شهرى، محمد، ميزان الحكمة، ج 12، ص 5654.؛ «ملعون است كسى كه خودارضايى كند».
امام صادق‏عليه السلام نيز مى‏فرمايد: «با سه گروه خداوند در روز قيامت سخن نمى‏گويد و پاكشان نمى‏خواند و عذابى دردناك دارند، از آن سه‏اند، خودارضايى كننده و كسى كه لواط دهد»همان، ح 19049.. در روايات ديگرى امام صادق‏عليه السلام خودارضايى را گناه عظيم و مورد نهى الهى معرفى فرموده است‏همان، ح 19050..



توصيه هاي کاربردي در جهت کنترل و درمان:‏1. نخستين گام براى درمان اين عادت شوم، اعتقاد و ايمان به درمان‏پذيرى آن و دورى از يأس و نااميدى است. اما رسيدن به نتيجه و ايجاد هرگونه تغيير و دگرگونى نيازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحيح و به كارگيرى دقيق دستورها است. البته ترك عادتِ نامطلوب، در زمانِ كوتاه بدون راهنماى كارآزموده و دلسوز، امكان ندارد. از همه اينها مهم‏تر، اراده و خواست فرد، نقش كليدى و محورى را ايفا مى‏كند. درمان و چاره جويى بايد منطبق بر خواست فرد باشد؛ زيرا تا وقتى كه او نخواهد، مى‏توان با قاطعيت گفت كه درمان نخواهد شد. بنابراين بيمار اگر بخواهد، مى‏تواند بر بيمارى اش غلبه كند و جمله معروف «خواستن توانستن است»، عين حقيقت است. اراده همچون نهالى است كه بايد آن را پرورش داد تا به مرحله خودشكوفايى و ثمردهى برسد؛ به عبارت ديگر، اراده تقويت شدنى و پرورش يافتنى است و راه پرورش و تقويت آن اين است كه برخلاف ميل خود، اندك اندك به مقابله با اين عادت شوم برخيزد تا پس از مدتى لذت توانستن را بچشد، خودارضايى يا ارضاى انحرافى جنسى، ص 29 - 30.. مؤسسه پژوهشى - فرهنگى اشراق.
2. تلاش براى تقويت اراده از گام‏هاى مهم در امر بهبود است. نگوييد اراده از ما سلب شده است! ممكن است اراده انسان ضعيف شود؛ ولى هيچ گاه از بين نمى‏رود. نشانه اينكه هنوز اراده باقى است، اين است كه شخص اين عمل را در حضور ديگران و در هر شرايطى انجام نمى‏دهد. براى تقويت اراده، راه‏هاى زيادى پيشنهاد شده كه از جمله آنها تلقين به خود است‏جهت آگاهى بيشتر نگا: پرسش 46.. ويكتور پوشه - روان شناسِ فرانسوى - مى‏گويد: افراد مبتلا به اين عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: «من به خوبى قادرم اين عادت بد را از خود دور كنم، من قادرم». تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبى در تقويت اراده و روحيه دارد.
پل ژاگو بر آن است كه: «تلقين، قبل از خواب نيز مؤثر است»همان، ص 34..جهت آگاهى بيشتر نگا: پرسش شماره‏46 (تقويت اراده).
3. سعى شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشيدن لباس‏هاى تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه كردن به مناظر، فيلم‏ها و تصاوير تحريك كننده، خوددارى شود و شخص به محض مواجهه با اين امور، چشم خود را بسته و يا به زمين و يا آسمان نگاه كند.
6. از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخى‏هاى تحريك‏كننده و فكر كردن در اين امور، دورى شود.
7. از خوردن مواد غذايى محرك، مانند خرما، پياز، فلفل، تخم‏مرغ، گوشت قرمز و غذاهاى پرچرب - اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخليه شود.
9. از نوشيدن افراطگونه آب و مايعات پرهيز شود (به خصوص شب‏ها و قبل از خوابيدن).
10. هيچ‏گاه کاملا عريان نشويد و به اندام عريان خود يا ديگري نگاه نکنيد.
11. از دست‏ورزى با اندام جنسى، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطى، نبايد دست‏ورزى كرد!
12. هرگز نبايد به رو خوابيد.
13. به منظور تخليه انرژى زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد.
14. هيچ‏گاه نبايد بيكار بود؛ شخص بايد براى اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و ... پر كند.
15. هرگز در مكانى خلوت و تنها و دور از نظر ديگران نبايد ماند.
16. هرگاه شخص مورد هجوم افكار جنسى واقع شد، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كارى سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در عبادت‏هاى جمعى (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسيار مفيد است.
17. هفته‏اى يكى دو روز، روزه مستحبى مفيد است و اگر شخص توان آن را ندارد، ميزان صَرف غذا را كاهش و فاصله هر وعده غذا را افزايش دهد و يا تعداد دفعات غذا را كاهش داده و به حداقل خوراك اكتفا كند.
18. از سخن گفتن ملايمت‏آميز، شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى كرده واز نرمى و لينت در كلام بايد اجتناب ورزيد.
19. هيچ‏گاه نبايد با نامحرم و جنس مخالف، در مكان خلوت و دور از نگاه ديگران باقى ماند (حتى براى آموزش و ...).
20. قرآن زياد بخواند و درباره معانى آيات آن فكر كند.
21. بايد هميشه براى ذهن فكر خود محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشت.

تذکرات پاياني:

1. توجه داشته باشيد كه تنها رعايت تمام اين امور، بدون كم و كاستى و به صورت مستمر، نتيجه‏بخش خواهد بود. نبايد توقع داشته باشيد که اين عادت ناگهان قطع و درمان شود, به هر ميزان که بتوانيد دفعات آن را به تدريج کم کنيد, موفقيت محسوب مي شود.
2. در صورت تکرار از رحمت واسعه الهي نااميد نشويد و بدانيد که هر گناهي قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : »ان الله يغفر الذنوب جميعا ; خداوند همه گناهان را مي آمرزد. و نشانه قبولي توبه شما اين است كه پشيمان هستيد و از تكرار آن متنفريد. همين قدر كه تكرار آن كم شود نشانه پيشرفت به سوي اطاعت خداوند است.
3. در صورت امكان با كم كردن سطح توقعات و انتظارات ازدواج کنيد که اين بهترين راه حل است.
4. در تمام حالات از خداوند براى حفظ پاكى استعانت بجوييد.
5. مطمئن باشيد اين مشكل قابل حل و درمان است؛ ولى مشروط به تصميم‏گيرى قاطع و پشتكار كافى در راه انجام دستورالعمل‏هاى ارائه شده.
6. منشأ اين مشكل، يكى از نيازهاى واقعى نهاده شده در وجود انسان است كه بايد به طور طبيعى و صحيح ارضا و تأمين شود. نياز به ارضاي شهود يکي از اين امور است که اگر به شكل صحيح تأمين نشود، (يعنى ازدواج), آدمي دچار خطاها و گناهان همچون استمنا خواهد شد كه عواقب سوء آن نيز دامنگير فرد مى‏شود. بنابراين اگر امكان ازدواج برايتان فراهم است، اقدام به ازدواج كنيد يا به طور موقت به دستورالعمل‏هاى ارائه شده پاى‏بند باشيد.

منبع : پایگاه اطلاع رسانی پزشکان بدون مرز


تفرجگاه بازدید : 38 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

10 اشتباه عاشقــــانه


 ۱) بیش از حد مهربان نباشید

نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید.

 

۲) او را مجبور نکنید

نمی توانید با یک بحث منطقی رابطه تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید. اما برای طرف مقابل تان نمی توانید!

شما نمی توانید یک نفر را قانع کنید دوست تان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به این طریق عمل نمی کنند. قلب انسان ها واکنشی است. نه منطقی، پس به جای این که با بحث منطقی طرف تان را برگردانید، کارهای دیگری انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.

 

۳) التماس نکنید

خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ «خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم...» به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض این که یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.

 

۴) مرتب هدیه نخرید

تا به حال شنیده اید: «عشق من را نمی توانی بخری!» شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، اما برای شما جذابیت نمی خرند. در واقع، حتی می تواند تنفر آور هم باشد. این کار به طرف تان می گوید که شما فکر می کنید به اندازه ی کافی خوب نیستید و نمی توانید روی خوبی های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خود برای او هدیه می خرید.

 

۵) هر ۵ دقیقه یکبار نگویید «دوستت دارم»

افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، این که بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برای تان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با «دوستت دارم» ها چندان کار رمانتیکی نیست.

احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرف تان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید.

 

۶) تفاوت های جنسی را فراموش نکنید

خیلی وقت ها افراد نمی توانند نظر جنس مخالف شان را به خود جلب کنند، چون کارهایی انجام می دهند و طوری رفتار می کنند که نظر خودشان و هم جنسان شان را جلب می کند. مردها و زن ها به چیزهای مختلفی جذب می شوند. نمی توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید.

مثلامردها بیشتر جذب ظاهر زن ها می شوند.در حالی که برای زن ها بیشتر شخصیت مردها مهم است.

این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن ها نباید سعی کنند آدمهای خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاش تان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف مقابل تان جذاب است بیشتر کار کنید.

 

۷) همه قدرت را به او ندهید

طوری رفتار نکنید که اگر طرف تان شما را ترک می کند انگار زندگی تان به پایان رسیده است. این کار همه قدرت را به او می دهد و باعث می شود شما یک بدبخت بیچاره به نظر برسید که هر کس می تواند شما را راحت دور بیندازد. این چیز جالبی نیست و فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می خواهید طرف تان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.

 

۸) در دام ظاهر و پول نیفتید

فرهنگ ما طوری است که همه تصور می کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت این است که مردم ما با این قدر کوته بین نیستند، مخصوصاً وقتی رابطه یی نزدیک با طرف مقابل داشته باشید. ظاهر و پول نمی توانند پایه و اساس یک رابطه ی پایدار را بسازند. این ها فقط مثل پرده ی خانه می مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می زند. بعضی ها اشتباه کرده و می گویند: «فوقش اینقدر پول از دست می دهم، اما باز او را به دست می آورم. نه! باید وارد عمل شوید و برای برگرداندن عشق تان اقدام کنید.

 

۹) اشتباه نشانه ها را درک نکنید

وقتی طرف مقابل تان می خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه وجود دارد. باید این نشانه ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به موقع به آن نشانه ها واکنش دهید. این مورد کمی سخت می شود، اما می توانید در مورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید. مخصوصاً در مورد دینامیک های مرد و زن و روابط عاشقانه، وقتی اطلاعات تان در این زمینه زیاد شد. آن وقت می توانید با نشان دادن علامت های خاص خودتان، شروع به تأثیر گذاری و گرفتن کنترل هر رابطه یی کنید.

 

۱۰) کمک بگیرید!

خیلی ها با اشتباهات مختلفی که پشت سر هم مرتکب می شوند، رابطه شان به طور دردناکی به هم می خورد.

در این گونه مواقع اکثر افراد نمی دانند چه باید بکنند، اما اگر وقت بگذارید و کمی در مورد روانشناسی و نیازها و امیال پایه یی انسان مطالعه کنید، می توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرف تان را به دست آورید. باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید.


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 75
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 114
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 144
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 493
  • بازدید ماه : 493
  • بازدید سال : 3,149
  • بازدید کلی : 24,669