loading...
زهل
تفرجگاه بازدید : 40 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

معده و بیماریهای آن از دیدگاه ابو علی سینا (3 )

سبب ريزش ماده صفرايي به معده ممكن است

1-  احساس درد شديد در معده باشد.

2-اندوه شديد دارنده معده، سبب ريزش ماده صفرايي از كبد به معده شود.

3-غذاي لازم به هنگام به معده نرسد و به تاخير افتد.

4-ناتواني نيروي دفع كننده معده.

5-  خشم زياد و غم دارنده معده.

6-  واكنش ها ي رواني كه ماده صفرايي را به جنبش وا مي دارند و به معده مي ريزند ممكن است در نتيجه درد گزنده در معده پيدا شود، تادارنده معده قَي نكند درد برطرف نشود.

7-اين تحريك كننده هاي ماده كه به معده مي ريزند، ممكن است در حال گرسنه بودن خلط آميزه از چرك و خون به معده ريزش كند و بويژه در حالتي كه قَرحه در آن حوالي باشد احتمال ريزش خلط چرك آلود به خون به معده زياد است.

8-  گفتيم گاهي رخ مي دهد كه خلط سودايي به معده راه يابد. سبب ريزش سودابه معده بودن اندازه زياد از ماده سودايي است، يا از نات واني معده، ماده سودايي در معده مي ريزد و تو سبب افزايش ماده سو دارا ياد گرفته اي،

  اگر خلط جاي گرفته در معده خون است، چندجهت دارد :

الف) زيادي ماده خوني بيشتر از حال طبيعي باشد.

ب) برانگيخته شدن خون در اندامي بالاتر از معده و نزديك به معده مانند كبد روي دهد.

ج) شوريدن خون در اندامي بالاترو دورترمانند مغز، كه خون را به سوي گلو ومري مي فرستد وسرانجام در معده جاي مي گيرد

د) نيروي راننده در معده كاهش يافته باشد و از ناتواني كه دارد ناچاراست هر ماده اي را  هرچند بد وناپسند باشد  بپذيرد و در خود جاي دهد.

ديگر از سبب ها كه خون را به معده يا به جاي ديگري ريزش مي دهند به قرار زير است

الف) خون حيض بعد ازبندآمدن سیلان كند.

ب)خون بواسير كه بسيار گرد آيد.

ت)فساد معده، كه سبب خون جمع آمدن در ريه مي شود.

ث)ورزش را ترك كردن، ورزشي كه مايه پاك سازي بدن از خون ناپسند و ناسازگار با معده مي شود.

ج) اندامي بريده شده است و خوني را كه طبيعت براي آن اندام آماده كرده است در اندام نمي ماند

وپرت مي شود و ممكن است در اين پرت شدن به معده راه يابد.

ح)ممكن است خون جاري شده به سبب بريده شدن از راه معده بيرون ريزد و دارنده معده خون قَي

كند.

خ) اين را هم بدان، كه ناتوان شدن معده درپذيرش ماده ناسازگار بسيار اثربخش است، زيرا ياراي

برابري بادشمن و دفع گزنداز خود را ندارد(كه درنظام طبيعت ضعيف پامال است. )

از خلط هايي كه در معده گرد آيند و سبب سازگاري يا ناسازگاري معده مي شوند كدام خلط اكثريت دارد؟

۱-   خلطي كه از ساير خلط ها بيشتر در معده پديد آيد، يا معده به وجود مي آورد خلطبلغمي است، زيرا كيلوس در طبيعت و مزاج به بلغم نزديك است، اگركيلوس به خوبي و به صورت كامل هضم نشود نه به خون تبديل مي شود نه صفر ايا سوداء مي گردد . اين را بدان ، كه دراغلب حالات صفراي شست و شو دهنده از همان نوع صفرا كه روده ها را شست و شو مي دهدبه معده نمي ريزد . ليكن گاهي صفرا در برخي از معده ها توليد مي شوداما اكثراً اگر صفرا در معده بود، بدان كه از جانب كبد آمده است . ممكن است در معد ه اي كه گرم مزاج باشد و غذايي را دريافت كند كه به سرعت به ماده دودي تبديل شود و ماده صفرايي به وجود آيد . ممكن است تنيده جِرم معده شل و سست گردد، لاغر شود، پوست معده تنك و نازك گردد و سبب اين حالت:

1-  ياسرشتي است و در خلقت اين نصيب را برده است.

2-  يا از بيماري هاي گوناگون زجركشيده و به اين حالت ازبي سروساماني رسيده است.

3-  يا از درد و آزار زياداين سيه روزي رادچار شده است.

4-  يا به طورناصحيح مراعات شده يا مراعات نشده است وازبي اعتنائي با چنين حالتي رو به رو است . كه از اين روي آورها معده به اندازه اي ناتوان شده است كه از عهده انجام كارهايي كه به وي واگذاراست برنمي آيد و درمي ماند. درمان اين حالت دشوار است و مدت زياد وتكليف زياد مي خواهد تا به حال عادي بر مي گردد . انگيزه هايي كه مايه بيماري هاي دروني يا بيروني مي شوندهمگي ممكن است مايه بيماري در معده ش وند، و انگيزه بيماري هاي دروني و بيروني را شرح داده ايم . علاوه بر آن ها بيماري هايي هست كه ويژه معده هستند و تفصيل آن ها از اين قرار است :

1-غذا در نوعيت چنان است كه سوء هضم را سبب مي شود.

2-  معده در كمال صحت و سلامت نيست كه بتواند هضم را به خوبي انجام دهد و به سوء هضم مبتلا مي گردد.

3-  غذا  بسيار كم است كه حتي اگر اين اندك مواد غذايي به معده صحيح و سالم درآيد، باز معده لاغر و ناتوان مي شود و پژمرده مي گردد.

4-  د اروي زياد خوردن كه معده را به داروعادت مي دهد تا دارو به معده نرسد معده نمي تواند از عهده كار خود برآيد

5-حالت اسهالي و قَي كردن معده را بسيار خسته كرده باشد كه قَي درزيان رسانيدن به معده از اسهال بدتر است درقي كردن نياز به حركت تند و شديد معده است و ممكن است از اثرقي كردن بسيار، تنيده پرزه رگ هاي معده متخلخل وشل و سست شوند . معده اندامي است بسيار حساس و از كم ترين سببي كه با آن سازگار نباشد به درد آيد و آزار مي كشد.

هر مزاج ساده و بدون ماده، يا مزاج همراه ماده از هر نوع وجنسي كه زياد ناتوان كننده است . كار برد هر اندامي از اندامان جسم آدمي را كاهش مي دهد وخلل در كارپديدار مي شود، معده نيز از اين خوان نامطلوب حتماًنصيبي مي برد . حتي گرماي . ساده ممكن است سبب لغزندگي در جِرم معده شود و آن وقتي است كه از اثر گرما، نيروي گيرنده در معده ناتوان مي شود. اگر مزاج گرمي همراه ماده صفرايي باشد، اكثراً ناتواني نيروي گيرنده در معده و لغزش معده به بار آرد، آسيب هايي كه بركاربرد معده روي آورند عبارتند از :

1-  ا شتها، كه نيروي اشتهاآور آسيب ديده است، شخص دارنده معده يا اصلاً اشتها ندارد، يا اشتها دارد ولي كمتراز حال طبيعي، يا زيادتر از حد معمولي و طبيعي اشتها دارد، يا اشتها دارد ليكن اشتهاي تباه . اگر گفت يم اشتها، منظور اشتهاي غذا يا اشتهاي نوشيدني است كه آب را هم شامل است.

2-  آسيب در نيروي گيرنده معده است كه :

الف)تند و شديدتر از حالت طبيعي چيزهايوارد به معده را مي گيرد.

ب) يا نيروي گيرنده در معده ناتوان است واز گرفتن وارد شده به معده عاجزاست و تازه واردشناور مي شود

3-نيروي هضم كننده آسيب ديده است كه :

الف) اصلاً هضم نمي كند.

ب) در هضم كردن توانايي كافي ندارد و هضم كامل صورت نمي گيرد.

ج) ابزار هضم به حالتي از تباهي رسيده است كه ماده وارده به معده را به ماده دودي يا ترشيده تبديل

مي نمايد.

4-  نيروي دفع كننده در معده آسيب ديده است، مثلا :

الف) تندتر و شديدتر از حالت طبيعي مدفوع را بيرون مي راند.

ب) يا مدفوع را به سوي بالا مي فرستد.

ج) يا به سستي و كندي مدفوع را بيرون مي دهد.

د)يا اصلاً نمي تواند مدفوع را از خود براند و در معده ماندگار ميماند و هر غذايي كه مدت زياد در معده بماند و به كند حركتي بيانجامد، بخار مي كند، بخاري كه از مدفوع ماندگار و ديرينه در معده به وجود مي آيد آزار دهنده است و خلط ها را به حركت كردن وامي دارد، هيچ چيزي به اندازه ميوه زود تبخير نمي شود و از هر چيز ديگري ميوه بيشتر بخار آنگيز است.

ه) گاهي ممكن است معده به دردي مبتلا گردد كه سبب كشيدگي در جِرم معده شود.

و) ممكن است درد گزنده و غيره سبب ناسازگاري معده شوند. بر اثر ناتوان شدن نيروهاي ذكر شده كلا يا برخي از آن ها خوراك وارد به معده به حالاتي خارج از حالت

طبيعي در مي آيد، مثلا :

1-  خوراك در معده حالت شناوربه خود مي گيرد.

2-خوراك به سستي از معده خارج مي شود.

3-  خوراك هضم شده به سرعت بيش از حالت طبيعي از معده بيرون مي ريزد.

4-  خوراك كمتر به هضم مي رسد.

5-خوراك اصلاً هضم نمي شود.

6-خوراك در معده تباه مي شود.

7-  اشتها به كلّي از بين مي رود.

8-اشتهاي سگانه بر دارنده معده مستولي مي شود.

9-ا شتها به تباهي سر مي كشد، مثلا آرزوي خوردن گل و زغال و غيره را در شخص . دارنده معده ناساز شدت مي يابد.

10- که اين حالت ناسازي معده گاهي قرقر شكم، آروغ، و باد و درد گزنده ب ه دنبال دارد . ممكن است ناتواني و آسيب ديدگي معده از شراكت اندامان ديگر باشد، مثلا  :

1-  مغز كه با معده به وسيله پي هاي زياد و با روده ها ارتباط دارد، در بيماري معده شراكت كند . بيماري هاي صرع يا تشنج، يا ماليخوليا، احتمال دارد بر بيمار روي آورند . يا اگر مغزدستي در بيماري معده داشته باشد، ممكن نهاي ريز و درشت و تارتارتنك و دود و مه راپيش چشم Ĥ است چشم بيمار آسيب بيند، به طوري كه شبح پشه سخودبيند.

2-اگر قلب در بيماري معده سهم داشته باشد.

الف) از درد طاقت فرسايي  كه نتيجه ورم داخل معده است  بيمار غش مي كند.

ب) يا شايد درد شديد از ورم معده نباشد و معده از سببي ديگر به درد آمده باشد و سبب غش شود.

3-  یا معده از سرماي شديد يا گرماي شديديا ماده سمي ناتوان شده است، و اگر از ناتواني به حدي نرسيد كه سبب غش كردن صاحب معده شود، رنگ پريدگي و دلهره و خميازه و لرزه وچندش رخ مي دهد. چنين كساني كه از ناتواني معده به دلهره و رنگ پريدن و خميازه و چندش و لرز مبتلا مي شوند، به فرموده بقراط اگر شراب نيم به نيم، يعني نيمه آب و نيمه شراب با هم مخلوط بخورند شفا يابند، زيرا چنين شراب مخلوط با آب هم پاكساز است و هم شست و شو دهنده و هم نيروبخش معده است

ممكن است در واكنش هاي رواني كه براي انسان رخ دهد، معده  كه بسيار حساس است  از كم ترين سببي آسيب بيند و به صرع و تشنّج دارنده معده بيانجامد، چنين انساني كه چنين معده بسيار حساس دارد از كم ترين سببي، همانند، خشم، روزه، اندوهگيني و كمترين سببي كه خلط را به جنبش درآورد ازار بيند. اگر از اثر واكنش رواني خلط مراري گزنده به دهانه معده برسد، از حساسيتي زياد كه دهانه معده دارد شدت آزار به حدي مي رسد كه دارنده معده به صرع مبتلا مي شود و غش مي كند و متشنج مي شود . زيرا در اين حالت مغز در آسيب رساني با دهانه معده شركت كرده است . انساني كه دهانه معده ضعيف و حساس دارد، درپذيرش بيماري هاي معده اي حالش حال دهانه معده است . منظور اين است اگر انسان با وجود ناتواني دهانه معده، زياده از

حد بخورد و زياده از حد شراب بنوشد، يا در جِماع كردن از حد اعتدال بگذرد، يا به تشنج گرفتار آيد، ياصرعي مي شود. چنين بيماراني اگر برآورده تره اي (گندنائي) يا زنگاري از راه دهان برآورند نجات يابند . اين احتمال نيز وجود دارد كه از پر شدن بي رويه خوراك به خواب بدون اراده و درازمدت (مرگ دروغين ) گرفتار شوند و تا ق ي نكنند هشيار نمي شوند . ممكن است به جاي مرگ دروغين به بيماري ماليخولياي مراري مبتلا شوند و افكار و روياهاي تباه گريبان گير آنان شود. اين را نيز بدان ، كه اگر بيماري معده زياد طول بكشد، تاروپود بافته پرزه رگ هاي معده سست و شل مي شوند و درمان با دشواري رو به رو مي گردد . اگر سر انسان در خلقت، سرد مزاج باشد  كه سر سرد مزاج براي فرستادن ماده بسوي پايين آمادگي كامل دارد  و درعين حال آن انسان معده گرم مزاج داشته باشد، به اصطلاح مزيد بر علّت مي شود . زيرا سرماده مي فرستد و معده را مي آكند و معده ياراي پذيرش دارويي را ندارد كه ماده فرود آمده از سر سرد را پاك سازي كند. منظور از اين داروها: "فلافلي" و "پونه اي" و " زيره اي" است.

منبع : کتاب سوم قانون

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 75
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 58
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 230
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 357
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 706
  • بازدید ماه : 706
  • بازدید سال : 3,362
  • بازدید کلی : 24,882